قسمت دوم

 این مقاله قصد دارد تا به رویکرد معماری آلی از دیدگاه  رایت اشاره کند.

از آغاز تاريح در زمينه ي هنر و معماري كوشش بشر براي به نظم آوردن و تفوق بر محيط خود به دو صورت مشخص بروز كرده است: هندسي و آلي يكي منطقي و قابل محسابه، ديگري (با مقياس هاي منطقي موجود) غير قابل محاسبه. شواهد اين دو نحوه ي متقاوت كار براي حل مسائل در تمام فرهنگ هاي جهان، چه كهن و چه تازه وجود دارد. از آغاز تمدن شهرهائي بوده اند كه براساس نقشه هاي منظم انديشيده اي گسترش يافته اند و شهرهائي كه به حالت طبيعي چون رشد يك درخت توسعه يافته اند. يونانيان قديم معابد خود را كه داراي تناسبات هندسي بودند. سر به آسمان جنوبي كشيده و بر بالاي تپه هاي سنگي «اكروپليس» بنا نهادند.

 

    Frank Lloyd Wright فرانک لوید رایت

 

دهكده هاي جزاير يونان كه بر رأس تپه ها بنا گشته اند با ساختمانهاي سنگي سپيد خود از دور شناختني هستند زيرا كه شكل منظم و ديوارهاي سپيد اين دهكده ها كه به شيوه ي هندسي شكل يافته و بنا گشته اند در تضادي آشكار با مناظر طبيعي اطراف خود هستند.

تفاوت بين تصور هنري آلي و هندسي حتي امروز در نقاشي و معماري معاصر آشكار است. به اين دو نحوه ي تصور هنري بايد صرفاً به ديده ي دو شيوه ي كار نگريست و نمي توان يكي را بر ديگري مرجح داشت. به اراده هنرمند است كه هر يك از اين دو شيوه را مي پسندد انتخاب كند. از آغاز، «فرانك لويد رايت» به نحوه تصور هنري آلي روي آورد.

 

        فرانک لوید رایت  Frank Lloyd Wright

 

«رايت» در سراسر عمر خود كوشيد مقاصد هنرمندانه خود را به زبان «معماري آلي» - اصطلاحي كه خود بكار مي برد – بيان دارد و احساس وابستگي به «معماري آلي» را خوش داشت. وي با سخنراني خود در ژانويه 1940 در تالار «جاكسن» شهر بستن كوشيد معني «معماري آلي» را روشن كند. اين سخنراني نوعي مكالمه سقراطي بين او و مستمعين بود براي تعريف و توصيف اين اصطلاح. اما با همه كوشش «رايت» با عدم موفقيت روبرو شد و سرانجام معلوم گشت توضيح اين اصطلاح در قالب كلمات ممكن نيست و معناي آن را بايد در كارهاي وي دريافت.در حدود سال 1900 «لوئي سالون» در كتاب «صحبت هاي كودكستان» خود، نيز كوشيده بود، با نوعي برهان خلف «معني حقيقي» «معماري آلي» را معلوم دارد. بنابر نوشته وي؛ «آلي يعني زندگي،يعني رشد طبيعي، يعني  درست بر عكس آنچه كه در معماري  كنوني آمريكا  (1900)  وجود  دارد.  ديوانگي محتاج ترحمي ، فرم بدون مقصود و مقصود بدون فرم، جزء بي رابطه با كل و كل بدون رابطه با همه چيزمگر ديوانگي و مسخرگي ... آلي يعني آنچه كه معماري آمريكا نيست، غير آلي يعني سر نوشت مقدرچنين معماري .... آلي يعني  پژوهش  براي  يافتن  حقيقت،  تعبيري  از  زندگي  كه  بتوان  بدان  عشق ورزيد .... درك زندگي  با تمام  هوش و حواس ...»  به  تعبير  «سالون» و  «رايت» ،  «آلي»  اعتراضي  بر شخصيت  «دونيم شده »  و فرهنگ  «دو نيم شده ي »  عصر است.  معني آن  مترادف با  معنی (درک حقایق با تمام حوش و حواس )است و  یا بسط زندگی  بقسمی اس که در آن روش های  فکر  واحساس یکی شوند . 

این بار هم به شما دوستدارن فرانک لوید رایت کتابی دیگر را معرفی می کنم کتابی تحت عنوان           Frank Lloyd Wright: The Lost Years       فرانک لوید رایت در سال های آخر

 

                                        کتابی در باره ی فرانک لوید رایت

                                         مشاهدهء کتاب