ویژگی های معماری ایران در دوره ی اسلامی 3
قسمت سوم
قلعه ها
آغاز خانه سازی بشر همواره با انديشه دفاع در برابر دشمنان همراه بوده است و قلعه ها مظاهر بارز انديشه دفاعی انسان هستند.
به طور کلی قلعه ها به دو گروه عمده تقسيم می شود: قلعه های کوهستانی و قلعه های دشت. همانطور که در معرفی کاخها گفته شد, از يک بنا ممکن است استفاده های گوناگونی شود. از قلعه نيز در موقع آرامش و صلح به عنوان کاخ استفاده می شد. با اين توضيح تخت جمشيد را, با توجه به طراحی آن, می توان يک قلعه دانست. همچنين از تخت سليمان در تکاب آذربايجان غربی ـ که مکانی مقدس بوده ـ گاهی به عنوان نيايشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفاده می شده است.
بزرگترين و مستحکمترين قلعه هايي که در ايران بنا شده, متعلق به فرقه اسماعيليه است. اين قلعه ها در بلنديهای رشته کوههای البرز بنا شده اند(مانند الموت, لمبسر, گردکوه, سارو و امامه).
معماری اينگونه قلعه ها جنبه نظامی و دفاعی داشته و طرح و نقشه آنها ويژگيهای گوناگونی دارد. قلعه ها در صعب العبورترين بلنديهای کوهستانی بنا می شدند و چون طرح و نقشه ای از پيش آماده نداشتند, طراح يا معمار حصارها, برجها, اتاقها و وروديها را با توجه به موقعيت طبيعی صخره ها, احداث می کرد. به اين علت اغلب قلعه های کوهستانی دارای طرح هندسی مشخص نبودند. مصالح ساختمانی قلعه ها بيشتر قلوه سنگ و آجر, و ملاط آن ساروج و آهک بود.
قلعه هايي که در دشت برای محافضت از کاروانها و يا برای استفاده سربازان بنا می شد عمدتاً طرح هندسی مشخص داشتند و دارای نقشه های مربع, مستطيل, چند ضلعی و مدور بودند. اين قلعه ها دارای برج و بارو بودند و مصالح ساختمانی آنها نيز از آجر و خشت بود (مانند قلعه گلی ورامين, ميان گاله گرگان, قوشچی اروميه و قلعه کهنه کرمانشاه).
در قرن دوازدهم هجری ايجاد قلعه در گذرگاهها به شيوه گذشته متوقف شد و پاسگاهها و سربازخانه هايي به شيوه جديد احداث گرديد. همچنين در کرانه خليج فارس قلعه هايي با سبک معماری غربی ساخته شد(مانند قلعه های هرمز, خارک, قشم و بندر عباس).
آب انبارها
موقعيت اقليمی مناطق مختلف ايران تأثير زيادی در ابداعات معماری اين سرزمين داشته است. از روزگاران کهن در کنار طرحهای عمده تأمين آب مانند ايجاد قنات و ساختن سد, به ذخيره سازی آبهای زمستانی و مصرف آن در فصلهای کم آب و خشک سال نيز توجه شده است و «آب انبار» را به همين منظور بنا کرده اند. قديميترين نمونه به جای مانده, منبع ذخيره آب معبد چغازنبيل در خوزستان از دوره هخامنشی است.
آب انبارها به دو گروه کلی عمومی و خصوصی تقسيم می شوند. از نظر معماری آب انبارها شامل منبع ذخيره آب, پوشش منبع, بادگير و هواکش, راه پله, پاشير و سردر تزيينی و کتيبه هاست که در اشکال گوناگون مکعب, مستطيل, استوانه ای و چند ضلعی ساخته شده اند.
مصالح ساختمانی آنها سنگ و آجر, شفته آهک و ساروج است. تعدادی از اين آب انبارها با آجر و کاشی تزيين شده اند(مانند آب انبارهای قزوين, ده نمک سمنان و پنج بادگير يزد).
بازارها
سابقه ايجاد بازار در ايران به روزگاران بسيار دور باز می گردد. طبق مدارک تاريخی بازار در بسياری از شهرهای قبل از اسلام يکی از عناصر مهم شهری بوده است
پس از اسلام, گسترش شهرهای اسلامی و افزايش ارتباطات اجتماعی, ازدياد راههای کاروانی, توسعه کاروانسراها و تبادلات اقتصادی موجب شکل گرفتن فضای بازرگانی و توليدی موسوم به بازار شد. در شهرهای اسلامی بازار محور اصلی و مرکز اقتصادی شهر بوده و انبارهای مهم, مراکز توليدی, مراکز توزيع کالاهای گوناگون و مبادلات پولی در آن جای داشتند.
بازارها بيشتر در امتداد مهمترين راههای اصلی شهر ساخته می شدند و در اغلب موارد راسته بازار شاهراه اصلی شهر نيز بود که مهمترين و شلوغترين دروازه ها را به مرکز شهر متصل می کرد(مانند بازار سلطانيه, بازار اصفهان و بازار نايين). در بيشتر شهرهای اسلامی مسجد جامع در کنار بازار قرار داشت.
دکانها در دو سوی راسته اصلی و راسته های فرعی قرار داشتند. برخی از راسته ها به عرضه کالاهای مخصوص اختصاص داشت؛ مانند بازار بزازها, کفاشها, زرگرها و آهنگرها. کاروانسراهای درون شهری ـ که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ـ اغلب در پشت دکانهای بازار قرار داشت و به وسيله راهرو يا فضای کوچک به بازار مرتبط می شد. بسياری از سراها دو طبقه ساخته می شدند و همه آنها دارای حياط مرکزی بودند.
طول بازارها اندازه مشخص و معينی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونق بازار متفاوت بود. طول راسته اصلی در شهرهای کوچک و متوسط در حدود چند صد متر و در شهرهای بزرگ, بيش از يک کيلومتر بود و عرض بازارها بين پنج تا ده متر بوده است.
در ساختمان بازارها از بهترين مصالح و شيوه های معماری استفاده می شد. ستونها و ديوارها بيشتر از سنگ و آجر بود و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفاده می کردند. برای پوشاندن دهانه های بزرگ مانند چهار سوها و تيمچه ها از گنبد و کاربندی استفاده می شد. پشت بام بازارها هم بيشتر با کاهگل پوشانده می شد؛ زيرا کاهگل هم عايق حرارتی بود و هم عايق رطوبتی. کف بازارها اغلب خاکی بود که در اثر گذشت زمان کوبيده و محکم می شد. البته گاهی از سنگ وآجر برای پوشاندن کف بازار و حجره ها استفاده می کردند.
به هر حال, بازار يکی از مهمترين بناهای عمومی شهرهای گوناگون است که در وهله اول برای عرضه, توليد, تبادل و خريد و فروش کالا شکل گرفت, ولی بعدها کارکردهای متعدد فرهنگی و اجتماعی پيدا کرد. رشد و رونق اقتصادی منجر به پيدايش انواع بازار شد که از ميان آنها می توان از بازارهای ادواری, بازارهای روستايي, بازارهای ثابت, بازار بين راهی و بازارهای شهری نام برد.
عناصر تشکيل دهنده معماری
هر بنای دوره اسلامی چه بنای مذهبی, مانند مسجد و مدرسه و چه غير مذهبی, مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهای گوناگون تشکيل می شود و گاهی نيز ممکن است فضای تازه به صورت الحاقی به بناهای ديگر اضافه شود؛ مثلاً مناره يا منار در مسجد و مدرسه که جزيي از بناست و به طور مجزا هم کاربرد دارد.
ميانسرا
ميانسرا ـ حياط و صحن ـ يکی از ويژگيهای معماری اسلامی است. مساجد, مدارس و کاروانسراها عمدتاً دارای صحن يا حياط مرکزی هستند. ميانسرا در دوره اسلامی دو نقش مهم داشت: اول اينکه نياز مسلمانان را به وضوخانه و محل تطهير در مساجد و مدارس و نياز مسافران را به استراحت, بارگيری و باربندی در حياط کاروانسرا تأمين می کرد. دوم اينکه با کانون قرار دادن فضای داخلی, بنا را از سر و صدا و فعاليت زندگی روزمره و عادی جدا می کرد.
شکل ميانسرا عموماً مربع و مستطيل بود, ولی گاهی از نقشه های چند ضلعی و مدور هم استفاده می شد. ميانسرا راه دسترسی به شبستان و بناهای وابسته مانند راه پله ها و اتاقها را مشخص می کرد و دارای ايوانی در يک يا دو يا چهار طرف بود.
ايوان
ايوان از زمان اشکانی مورد استفاده قرار گرفته و ساخت آن تا کنون به شيوه های گوناگون ادامه يافته است.
ايوان که معمولاً از يک طاق آهنگ تشکيل می شود از سه طرف بسته و به طرف ميانسرا باز می شود. ايوانها به صورت فضاهای ورودی و خروجی ساخته می شوند و در حالی که برای جريان يافتن هوا باز هستند, از تابش آفتاب جلوگيری می کنند و به عنوان يکی از اجزای تشکيل دهنده اهميت فوق العاده ای داشته, به بنا, برجستگی و شکوه می بخشند. ايوان کانونی است برای تزيينات مختلف بنا, چون ايجاد مقرنسها با شيوه آجر کاری, گچبری و کاشيکاری
رواق
به فضاهای سرپوشيده ستوندار يا متشکل از چشمه طاقهايي گفته می شود که در طرفين صحن يا ميانسرای
مساجد يا اماکن مذهبی ساخته می شود. دهانه اينگونه فضاها رو به صحن است و در ورودی مسجد را به شبستان يا گنبد خانه متصل می سازد.
گنبد
گنبد نيز مانند ايوان يکی از مهمترين عناصر معماری ايران است که سابقه آن به قبل از اسلام می رسد. پوشش گنبدی در معماری اسلامی ويژگيهای متعددی دارد و بيش از هر نوع پوششی کاربرد داشته است.
ايجاد گنبد روی فضای مربع و يا چند ضلعی دارای چند مرحله بوده است: نخست اتاق چهار گوش با درها و طاقچه ها سپس بخش انتقالی بين اتاق چهار گوش و گنبد و در پايان گنبد اصلی معماران ايرانی روی بناهای گوناگون, بويژه روی مقبره ها, مساجد و مدارس, زيباترين گنبدها را ساخته اند. گنبدهای ايرانی دارای اشکال مختلفی است که برخی از آنها عبارتند از: گنبد مخروطی يا رک, گنبد يک پوش, گنبد پيوسته و گسسته.
شکوه و زيبايي معماری ايران در دوره اسلامی بستگی زيادی به گنبدهای آن دارد که اغلب با کاشيکاری معرق تزيين شده اند(مانند مسجد شيخ لطف الله).
شبستان ستوندار
شبستانهای ستوندار ـ که ارتفاع چندانی ندارند ـ معمولاً در طرفين گنبدها بنا شده اند. اين شبستانها به گونه ای ساخته شده اند که بتوان با افزودن يا برداشتن دهانه هايي, آنها را توسعه داد يا کوچک کرد. به اين ترتيب چنين منطقه سرپوشيده ای را می توانستند با ديواری تيغه مانند که هيچ گونه عملکرد ساختمانی نداشت محصور کنند(مانند مسجد تربت جام و امير چخماق يزد).
چهار صفه
قرن هشتم هجری تاريخ تکامل چهار صفه با موارد استفاده گوناگون است. اين بنا در اصل عبارت است از يک فضای مربع يا مستطيل شکل که با اتاقهای متصل به هم احاطه شده, به طوری که در اطراف فضای مرکزی تعدادی اتاقهای شاه نشين مانند به وجود آورده است.
اصطلاح چهار صفه را می توان برای اتاق يا چهر طاق (صليبی شکل) يا تالار مستطيل به کار برد, که با چند طاق پوشيده شده است. چهار صفه های ساده معمولاً در گوشه های عمارتی که در وسط حياط قرار دارد ساخته شده اند(مانند مدرسه خرگرد خراسان).
هجره
هجره يآ اتاق معمولاً در اطراف حياط مرکزی يا ميانسرا به صورت مربع, مستطيل يا چند ضلعی ساخته می شد. اين گونه هجره ها در مدارس برای استفاده طلاب و در کاروانسراها برای استراحت مسافران و گاهی به منظور چله نشينی و عزلت گزينی درويشان بنا می شد.
در بعضی موارد هجره ها به صورت دوطبقه ساخته می شد که رفتن به طبقه بالا از طريق راهروهای ارتباطی انجام می گرفت. معمولاً چنين اتاقهايي از حداقل روشنايي برخوردار بودند, سقف آنها کوتاه بود و از نوع طاق آهنگ ساخته می شد.
مناره
مناره يا منار به معنای جای نور است و به بنای بلند و کشيده اطلاق می شود که عموماً کنار بناهای مذهبی مانند مدارس, مساجد, و مقبره ها ساخته می شدند.
قبل از اسلام از منار برای راهنمايي استفاده می کردند که گاهی نيز معرف وجود آتشکده و آتشگاههای بزرگ بود و به آن ميل می گفتند(مانند ميل نورآباد, ميل فيروزآباد). در دوره اسلامی احداث مناره گسترش بيشتری يافت. يکی از قديميترين مناره ها متعلق به مسجد جامع دمشق است. از ديگر مناره های باقيمانده اوايل اسلام می توان به مناره مسجد اشاره کرد.
اگرچه معلوم نشده که قديميترين مناره در ايران در کداميک از بناهای مذهبی ساخته شده, ولی منار مسجد جامع سمنان و دامغان را می توان از قديمترين مناره های ايران دانست.
لازم به يادآوری است که در آغاز مناره ها عموماً به صورت منفرد در مجاورت مساجد ساخته می شدند, ولی از دوره سلجوقی به بعد بتدريج مناره ها به صورت زوجی بر سر در ورودی و يا بر ايوان اصلی احداث گرديد(مانند مسجد جامع اصفهان, مدرسه دو منار گلشن طبی). از نظر معماری مناره ها از سه قسمت اصلی پايه, ساقه يا بدنه و کلاهک يا تاج و بخشهای پلکان و نورگير تشکيل می شود. مناره ها به اشکال استوانه ای, مخروطی و چند ضلعی ساخته شده اند. مناره ها در آغاز احداث بسيار ساده و عاری از تزيينات بودند, ولی بتدريج همانند ديگر عناصر معماری با تزييناتی چون آجرکاری, کاشيکاری, مقرنس و کتيبه آراسته شدند. مصالح ساختمانی مناره ها از آجر و سنگ بوده است. مناره ها برای استحکام بخشيدن و جلوگيری از رانش بنا ساخته می شدند.